باغچه

مشخصات بلاگ
باغچه
دنبال کنندگان ۵ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین مطالب

۱ مطلب در تیر ۱۳۹۸ ثبت شده است

× حتما همتون تجربه ی اینو داشتین که یه اتفاقی از طرف کسی براتون بیفته که شاید هیچوقت فکرشو نمی کردین اون آدم بخواد همچین کاری بکنه، حالا چه کار خوب چه کار بد! این روزا من زیر پوستم یه احساس شادی شدیدددددددددددددد دارم، چرا؟ چون دو نفر رو با هم آشنا کردم! دو نفری که جفتشون فکر میکردن دیگه تا آخر دنیا اینا قرار نیست کسی رو برای ادامه ی زندگیشون داشته باشن! طرف مونث قضیه دوست صمیمی منه، یکی از عزیزترینهای منه، حجم تنهاییش خیلی اذیتم میکرد و همیشه آرزو داشتم بالاخره یک همراه برای زندگیش داشته باشه. باور کنید فکر نمی کردم از دست من کاری بربیاد، هیچوقت! ولی همیشه از خدا میخواستم یک همسر خوب، همراه مهربون بهش بده، قضیه ی آشنایی و دوستی من هم با این عزیزترین برمیگرده به همین دنیای بلاگر بودن... تو همین فضای مجازی اومدیم بیرون و شدیم واقعی ترین واقعی، خلاصه که ما یک روز که مشغول کار بودیم با همکارمون سر حرف رو باز کردیم و ایشون هم همکار همسرش رو برای این عزیزترین ما پیشنهاد دادن و من دیگه نهایت تلاشمو کردم تا این دو نفر بتونن همو ببینن. خلاصه که اولین مردیه که تونسته دل این دوست قشنگمو ببره و خدا رو شکر حال دل هر دوشون کنار هم خوبه این روزا، قرار بر این شده فعلا مدتی صیغه بخونن و نامزد بمونن تا بعد... براشون دعا کنید که خدایی ناکرده من این وسط روسیاه نشم...


×× درگیر اسباب کشی ام، سه هفته اس در حالت آماده باش اعلام آماده شدن جای جدید به سر میبرم ولی هنوز خبری نشده. بیشتر وسایلمون رو جمعه جمع کردیم و همه رو یه گوشه چیدیم و منتظریم تا ببینیم خدا برامون چی می خواد.


××× دیگه همینا بود، همین ها رو دلم می خواست بنویسم تا ثبت بشه و بمونه، آها نه یه چیز دیگه هم هست، بابا رو بردم کلینیک نور برای چکاپ، پارسال هر دو چشم مهربونش رو عمل کردیم، همه چی خوب بود اما گفتن در اثر استرس شدید زیر شبکیه ی چشم راستشون آب جمع شده، فردا نوبت داریم بریم پیش متخصص شبکیه، امیدوارم خیر باشه...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۸ ، ۱۲:۰۳
ونوشه